کد مطلب:129934 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

گفتاری پیرامون حضرت رقیه
گفته اند كه امام حسین (ع) تنها دو دختر داشت و آن دو سكینه و فاطمه بودند. در پاسخ باید گفت هر چند این طور نقل شده است، اما مورد اتفاق عموم نیست؛ و روایاتی دیگر حاكی از آن است كه حضرت سه دختر و بلكه -به قولی - چهار دختر داشت.

طبری امامی می نویسد: آن حضرت سه دختر به نام های زینب، سكینه و فاطمه داشت». [1] .

از كسانی كه قول آخر را نوشته اند، علامه اربلی و ابن صباغ مالكی هستند. آن دو گفته اند: «شیخ كمال الدین بن طلحه گفت: فرزندان پسر و دختر حسین (ع) ده تن بودند.


شش پسر و چهار دختر. فرزندان پسر علی اكبر، علی اوسط - زین العابدین، علی اصغر، محمد، عبدالله و جعفرند... و دختران زینب، سكینه و فاطمه هستند. این قول مشهور است».

اربلی و ابن صباغ از نام دختر چهارم به صراحت یاد نكرده اند. بنابراین شاید او همان كسی است كه در میان مردم به رقیه شهرت دارد.

اگر گفته شود كه شاید این رقیه، دختر امام علی بن ابی طالب (ع) بوده باشد می گوییم؛ نمی توان به این نقل اعتماد كرد، زیرا روایتهای مربوط به وی دو دسته است:

دسته ی اول روایتهایی است كه تصریح دارد او در كودكی مرد. مثل آنچه سبط ابن جوزی نوشته و می گوید: ابن اسحاق به اولاد فاطمه (س) از علی (ع)، محسن را افزوده است - كه در كودكی مرد - و لیث نیز، رقیه را افزوده است كه او نیز در كودكی مرده است.» [2] .

بنابراین نمی توان گفت كه مقصود از رقیه در این مقام، رقیه دختر علی (ع) است. زیرا فاصله زمانی میان وفات أمیرالمؤمنین (ع) تا پس از واقعه ی طف، او را از كودكی بیرون می آورد! این در صورتی است كه فرض كنیم او در پایان زندگانی امام علی (ع) به دنیا آمده باشد و گرنه مسأله دشوارتر می شود.

دسته ی دوم روایاتی است كه تصریح دارد به اینكه او بزرگ شد و با مسلم بن عقیل ازدواج كرد [3] مورخان نوشته اند: از جمله كسانی كه همراه امام حسین (ع) در كربلا به شهادت رسید، عبدالله بن مسلم بن عقیل بود و تصریح كرده اند كه مادرش رقیه، دختر علی بن ابی طالب (ع) بود. [4] .

ولی با وجود این نمی توان گفت كه رقیه ی مدفون در شام، همان دختر علی (ع) است، به چند دلیل:


یكم - معلوم نیست كه او در واقعه طف حضور داشته است، گرچه شواهد و قراینی حضورش را تأیید می كنند، مانند فرستاده شدن همسرش، مسلم بن عقیل، به كوفه و حضور فرزندانش از دختر و پسر به همراه حسین (ع). بنابراین طبیعت حال اقتضا دارد كه رقیه نیز با برادرش (حسین) در این مرحله ی حساس و بسیار مهم همراه بوده باشد.

دوم - دلیلی برای وفات ایشان در شام نداریم، بلكه اخباری داریم كه قبر وی در مصر است. [5] این موضوع یاقوت حموی و دیگران آورده اند؛ [6] و گرنه به طور معمول وی باید در مدینه وفات یافته باشد.

سوم - شواهد كه درباره ی وفات این بانو نقل شده است - چنان كه روشن است - به طور كامل با اینكه زنی بزرگ بوده باشد تفاوت می كند.

نقلهای مربوط به تعمیر قبر وی و این را كه او دختری خردسال بوده است، باید به موارد فوق افزود.

شیخ حائری مازندرانی می نویسد: برخی اشخاص صالح برایم نقل كرده اند كه رقیه، دختر حسین (ع) در دمشق ضریحی دارد. وقتی دیوارهای قبرش خراب شد، خواستند كه او را بیرون بیاورند و قبر را تجدیدبنا كنند. اما هیچ كس از ترس داخل قبر نمی رفت. پس شخصی از سادات به نام سید ابن مرتضی حاضر شد و وارد قبر گردید. پارچه ای بر روی جنازه افكند و او را بیرون آورد و معلوم شد كه دختری كوچك و نابالغ است؛ كه پیكرش از شدت ضربت مجروح می باشد. من این مطلب را برای یكی از عالمان فاضل گفتم و او نیز آن را از زبانت یكی از بزرگان خود برایم نقل كرد». [7] .


چهارم - تصریح برخی از نویسندگان، مثل آنچه منتخبات التواریخ، نوشته محمد ادیب آن تقی الدین حصنی نقل شده است كه حضرت رقیه دختر خردسال امام حسین (ع) در باب الفرادیس مدفون است. [8] .

از شعرانی در باب دهم كتاب المنن نقل شده است: «یكی از خواص برایم نقل كرده كه رقیه، دختر امام حسین (ع) در بارگاه نزدیك جامع دار الخلیفه یزید، به همراه جماعتی دیگر از اهل بیت (ع) مدفون است. این مسجد امروزه به جامع شجرة الدر مشهور است در سمت چپ جوینده ی سیده نفیسه است و جایی كه حضرت رقیه در آن مدفون است در سمت راستش قرار دارد. بر سنگ نصب شده بر در این خانه چنین نوشته شده است:



بقعة شرفت بآل النبی

و ببنت الحسین الشهید رقیة» [9] .



بنای این قبر شریف، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی جمهوری اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره الشریف) تجدید بنا شد و به صورت بنایی بزرگ در آمد و رمز فداكاری و جهاد در راه خدا و اعتلای كلمه ی توحید در آمده است.

اگر گفته شود كه آیا در سخنان امام حسین (ع) نام او به صراحت آمده است؟ پاسخ این است: آری، برای نمونه سید بن طاووس نوشته است كه امام (ع) هنگام وداع با اهل بیت فرمود: خواهرم ام كلثوم، و تو ای زینب و تو ای رقیه و تو ای فاطمه و تو ای رباب، مواظب باشید پس از كشته شدن من گریبان چاك مدهید، صورت مخراشید و سخن ناروا بر زبان میارید.» [10] .

قندوزی نوشته است كه امام (ع) ندا داد: «ای ام كلثوم، ای سكینه، ای رقیه، ای عاتكه، ای زینب، و ای اهل بیت من از من بر شما سلام باد». [11] .


هر دو احتمال درباره او امكان دارد. هر چند كه از ظاهر سخن گفتاری كه سید بن طاووس نقل كرده است چنین برمی آید كه مقصود آن حضرت از رقیه، به هنگام وداع، رقیه دختر علی (ع) است؛ و می توان آن را دلیل دیگری برای حضور وی در كربلا شمرد.


[1] دلائل الامامة، ص 181؛ نيز ر. ك: المناقب، ج 4، ص 77؛ الهداية الكبري، ص 202؛ كشف الغمة، ج 2، ص 39؛ اسعاف الراغبين، چاپ شده در هامش نور الابصار، ص 195 (طبق احقاق الحق، ج 11، ص 451).

[2] الفصول المهمة، ص 199؛ و مانند آن در كشف الغمة، ج 2، ص 38 در اين كتاب آمده است: اين قول مشهور است؛ سپس مي گويد: او چهار پسر و دو دختر داشت: و روايت نخست مشهورتر است.

[3] تذكرة الخواص، ص 322.

[4] ر. ك: كتاب الثقات، ج 2، ص 311؛ شرح الأخبار، ج 2، ص 195؛ تاريخ الطبري، ج 4، ص 359؛ تاريخ خليفة بن خياط، ص 145؛ الكامل في التاريخ، ج 4، ص 93.

[5] ر. ك: لطائف المنن و الاخلاق، ص 404؛ الدر المنثور، زينب فواز، ص 206؛ نيز در هامش الاشارات الي اماكن الزيارات، ص 26.

[6] معجم البلدان، ج 5، ص 167؛ ماده ي مصر، شماره ي 11304؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص 95؛ اعيان الشيعة، ج 7، ص 34.

[7] معالي السبطين، ج 2، ص 171؛ تفصيل موضوع را علامه ي حجت، محمد هاشم خراساني از سيد محمد علي شامي، سبط سيد ابراهيم دمشقي، آل سيد مرتضي، از جدش سيد ابراهيم كه در كار اصلاح قبر شريف شركت داشت نقل كرده و گفته است كه اين داستان در حدود سال 1280 روي داد. ر. ك. منتخب التواريخ، ص 388.

[8] منتخبات التواريخ، مراقد اهل بيت در شام (به زبان فارسي)، ص 45.

[9] معالي السبطين، ج 2، ص 171.

[10] الملهوف، ص 141.

[11] ينابيع المودة، ج 3، ص 79؛ و به نقل از آن احقاق الحق، ج 11، ص 633.